آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 85
بازدید هفته : 63
بازدید ماه : 184
بازدید کل : 95780
تعداد مطالب : 197
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
داستانک تاجر و ماهیگیر
یک تاجر آمریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود. در همان موقع یک قایق کوچک ماهیگیری رد شد که داخلش چند تا ماهی بود. از ماهیگیر پرسید: چقدر طول کشید تا این چند تا ماهی رو گرفتی؟
ماهیگیر: مدت خیلی کمی.
تاجر: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟
ماهیگیر: چون همین تعداد برای سیر کردن خانوادهام کافی است.
تاجر: اما بقیة وقتت رو چیکار میکنی؟
ماهیگیر: یه کم ماهیگیری میکنم. با بچهها بازی میکنم، بعد میرم توی دهکده و با دوستان شروع میکنیم به گیتار زدن. خلاصه مشغولیم به این نوع زندگی.
تاجر: من توی هاروارد درس خوندم و میتونم کمکت کنم. تو باید بیشتر ماهیگیری کنی. اون وقت میتونی با پولش قایق بزرگتری بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم اضافه کنی. اون وقت یه عالمه قایق برای ماهیگیری داری!
ماهیگیر: خوب. بعدش چی؟
تاجر:به جای اینکه ماهی رو به دلال بفروشی، اونا رو مستقیماً به مشتریها میدی و برای خودت کار و بار درست میکنی.بعدش کارخونه راه میاندازی و به تولیداتش نظارت میکنی. این دهکدة کوچک رو هم ترک میکنی و میری مکزیکوسیتی! بعد از اون لوسآنجلس! و از اونجا هم نیویورک... اونجاست که دست به کارهای مهمتری میزنی.
ماهیگیر: این کار چقدر طول میکشه؟ تاجر: پانزده تا بیست سال! ماهیگیر: اما بعدش چی آقا؟
تاجر: بهترین قسمت همینه. در یک موقعیت مناسب که گیر اومد میری و سهام شرکت رو به قیمت خیلی بالا میفروشی! این کار میلیونها دلار برات عایدی داره.
ماهیگیر: میلیونها دلار؟! خوب بعدش چی؟
تاجر: اون وقت بازنشسته میشی! میری یه دهکده ساحلی کوچیک! جایی که میتونی تا دیروقت بخوابی! یه کم ماهیگیری کنی. با بچههات بازی کنی! بری دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنی و خوش بگذرونی...